کد مطلب:314922 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:180

ناگاه قلبم متوجه سقای کربلا شد
حضرت آیت الله آقای حاج سید محمد یثربی كاشانی (دام ظله الوارف) نقل كردند: [1] .

چند سال قبل كه ماه مبارك رمضان در سردترین روزهای زمستان قرار گرفته بود، بعد از نیمه شب از كاشان به طرف قم می رفتیم. یكی دو شب قبل، برف سنگینی باریده بود و جاده سطحی نامطمئن و یخ زده داشت. حدود نیمی از مسیر را طی كرده بودیم كه سر یكی از پیچ ها اتومبیل روی سطح یخ زده قرار گرفت و از مسیر منحرف شد. از روبه رو هم یك تریلی به طرف ما می آمد. راننده كه راهی به جز كشاندن ماشین به خاكی نمی دید فرمان را به طرف خاكی چرخاند.

ماشین با توجه به سرعتی كه داشت با وارد شدن در زمین خاكی شروع به ملق زدن كرد. در این هنگام، ناگاه قلبم متوجه سردار كربلا شد و از صمیم دل اباالفضل (علیه السلام) را به یاری خواندم و دیگر متوجه چیزی نشدم تا این كه دیدم ماشین بدون حركت روی چرخ های خود ایستاده است. راننده تریلی كه از داخل ماشین خود ناظر اتفاقات بود، با دیلمی در دست به طرف ماشین درهم كوبیده شده ما می آمد تا به گفته خودش اجساد را از ماشین بیرون بكشد. ولی وقتی هر دو نفر ما را سلامت دید بسیار متعجب شد. به این ترتیب حادثه ای كه می رفت به جای بدی منتهی شود به بركت نام حضرت ابوالفضل العباس (علیه السلام) ختم به خیر شد.

1379 ه ق. 5 رجب - 1338 هجری شمسی



[ صفحه 475]




[1] فرزند برومند حضرت آيت الله سيد مهدي يثربي، امام جمعه محترم كاشان.